Freedom veb

Freedom veb

های خوش اومدی نپص 💕🙂 میمونی پیشمون 🫂

💦 آغوش کوچولو 💦

💦 آغوش کوچولو 💦

سلام خوش اومدین به پارت جدیدم ببخشید دیر میدم بخاطر اینه که ابل مورغون گرفتم و واقعا حال خودمو ندارم و هی تب میکنم یکم براتون پارت میدم امید وارم دوست داشته باشید . 👇

رمز : monha4

- میشه منو ببخشید آقا معلم .

به لباش حالتی داد : امممم بستگی داره .

- به چی 

- به اینکه بوسم میکنی یا نه 

چشام برق زد : هورا .

بلند شدم که بوسش کنم که یهو صدای بچه ها به گوشم رسید سریع سر جام نشستم و آروم گفتم .

- میشه بعدا بوستون کنم آقا معلم .

سرشو تکون داد : اهوم .

بچه ها اومدن و ما مثل آقا معلم مشغول ماهی گیری شدیم .

حواسش بهم بیشتر از بچه های دیگه بود منم سعی می‌کردم .

بیشتر برم کنار آقا معلم هیچی بهتر از این نمیشد . به هر کدوم از بچه ها یکی یدونه ماهی داد و گفت میتونید برید خونهاتون .

چون آقا معلم تو روستا تنها زندگی می‌کرد با فکری که به ذهنم رسید سرعتشون کم کردم و سعی کردم آقا معلم رو تنها گیر بیارم .

 ( نویسنده : بچه ها چون ابل مورغون گرفتم واسه رمانم زیاد فکر نکردم و فقط اون چیزی که تو ذهنم میاد رو مینویسم ببخشیداگه بد شده رمانم 😢) 

وقتی که دور آقا معلم خلوت شد رفتم کنارش .

- میگم آقا معلم .

- جانم ؟؟ 

- شما تنها زندگی می‌کنید مگه نه ؟ 

- اره خانم کوچولو 

- .... میگم چیزه .

- چی شده ؟

میشه فردا ناهار بیاین خونه ی ما ؟ میخوام بگم مامانم براتون غذا بپزه .

ادامه مطلب 👇 ادامه داره بزن ادامه مطلب 

وایب یه جای قشنگ ...‌

بیا و ببین خوشگل 💌🙂

اینجا یه جای عالیه و آزادی که هر چی میخوای رو بزاری